خدایاااا هستی؟؟ میبینی منو؟؟ میبینی کم آوردم؟؟ دستمو بگیر خداااا. خدایا دیدی تا کی اونجا بودم؟؟ دیدی پسر خالمو مامان بابامو چی؟؟ فامیلامونو؟؟ دوستاشو؟؟ نمیتونم خدا خودت میبینی که نمیتونم

خدایا خواستم امسال نباشم ولی نشد

خدایا میبینی 5 بخوام برم بیرون چقدر باید جواب پس بدم. آره مقصر خودمم ولی نمیتونم خدا دیگه بریدم

بیا بزن تو گوشم و راحتم کن.

آره میدونم میگذره. دلم کسی رو میخواد که آرومم کنه. یکی که مثه دلی باشه نه اصن خود دلی باشه.

 

 

دلی یکی از همکارام یه دختر داره هم اسم تو. یه روز آورده بودش سر کار انقدر شیرین بود مطمئنم وقتی 15 سالش بشه مثه تو مهربون میشه آخه اومد تو اتاق کارم و به آبنباتای توی دستش نگاه کرد. یکیش زرد بود و اونیکی صورتی صورتیشو داد به من مامانش میگفت رنگ صورتیو بیشتر دوس داره ولی صورتی رو داد به من. مثه تو مهربونه. وقتی بغلش کردم و بلندش کردم انگار تو بودی. دلم نمیخواست از خودم جداش کنم.

بیخیال دلی. دلم فقط تو رو میخواد


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تدریس خانگی خلوت من خرید اینترنتی Tasha Olivia مرکز پرستاری آرامش ضربان تاریک mizkade روستای سالم آباد