امروز بعد دو ماه باز عشقم اومد بوتیک (منحرف نشین این فرق میکنه) یه پسر تقریبا تو سنای خودم سالی دو سه بار میاد بوتیک حالا خودش عشق نیستا اونی که همراهشه
یه دختر 5 ساله تپلی خوشگل، اولین سالی که اومد تو مغازه دل منو برد. انقدر قشنگه که حد نداره
تا اومدن میخواستم برم ماچش کنم. با داداشش دست دادم و رو بهش گفتم: ببینم حال عسل خانوم ما چطوره؟
عسل اونموقع تازه متوجهم شد و دوید سمتم. محکم بغلش کردم و گذاشتمش روی میز یذره چاق تر شده بود سخت میشد بلندش کرد. عسلو از دخترای فامیل حتی ساحل بیشتر دوست داشتم
لپشو کشیدم و گفتم خب عسل خانوم ما چند سالش شده
ادامه مطلب
درباره این سایت